به گزارش حیات، روزنامه یدیعوت آحارانوت در شماره امروز یکشنبه خود در حاشیه مطرح شدن ایجاد "اردوگاه بشر دوستانه در غزه" در تحلیلی به شکست ایدههای مختلف اسرائیل در این منطقه پرداخت.
به اعتراف نویسنده، ارتباط مستقیمی بین طرح ایجاد شهر بشر دوستانه (اردوگاه جمع آوری مردم غزه در یک نقطه) که قرار است در حد فاصل خان یونس و رفح ایجاد شود، پروژه ساز و کار امداد رسانی که از حدود دو ماه پیش اجرایی گردیده و طرح مسلح کردن گروههای شبه نظامی (تبهکاران و جانیان منطقه) برای جایگزینی حماس، در کنار ادامه این تصور که باید مردم غزه را مجبور به چشم پوشی و کنار گذاردن افراطی گری (حمایت از حماس) کرد، وجود دارد.
اکثر این طرحها دقیقا در جنوب نوار غزه منطقهای که قرار است پیش ران تغییر در این منطقه در چارچوب نظرات ترامپ باشد، صورت میگیرد، اما همه اینها هم بر پایه این فرضیه شکل گرفته است که واقعیتها و تصورات را میتوان از طریق همسو کردن قدرت نظامی و نفوذ اقتصادی محقق ساخت.
همین امر باعث میشود تا غزه به پایتخت توهمات اسرائیل تبدیل شود، محلی برای آزمون و خطا و آزمایش که همچنان پذیرای ایدههای عبثی است که فورا بعد از اجرایی شدن شکست میخورند، چون برای تدوین آن هیچ بررسی عمیق و انتقادی صورت نگرفته است.
نویسنده در ادامه پرداختن به شکست طرحهای اسرائیل در نوار غزه آورده است، 21 ماه جنگ باعث شده است که ما بسیاری از ایدههایی را که در آنجا مطرح اما به سرعت شکست خوردهاند را فراموش کنیم، با نگاهی جستجوگرانه میتوان به راحتی قصور مفرطی را که در فهم و درک واقعیتهای موجود در غزه شکل گرفته، ملاحظه کرد.
یکی از مهمترین این تصورات این مسئله است که به کارگیری قدرت میتواند منجر به تضعیف یا حتی فروپاشی حماس شود، یا اینکه استفاده از قدرت میتواند حماس را مجبور به تسلیم شدن کرده و باعث شود تا سلاح خود را تسلیم، غزه را تخلیه و اسرا را آزاد کند.
این فقط یکی از ایدههای حبابی شکلی است که همواره به سطح آمده و فورا هم از بین رفتهاند و میتوان مشابه آن را همچون طرح ژنرالها با آن همه هیاهو ذکر کرد که جز شوهای رسانهای چیزی از آن در شمال نوار غزه ندیدیم.
تمامی این توهمات به ویژه توهم آخری که سعی در اجرای آن دارند، بیانگر بذرهای پاشیده شده مفهوم شکست خوردهای است که اصولا در هفت اکتبر فروپاشید و بر این اصل استوار بود که میشود ایدئولوژی را از طریق اقتصاد تحت تاثیر قرار داد، رویکردی که اگر هم توفیقی هم داشته باشد، این پیشرفت بسیار ناچیز است، چون درک صحیح و درستی از جامعه نوار غزه به طور اعم و حماس به طور اخص ندارد.
همین مقاماتی که این مفهوم و اعتقاد را ترویج میکردند و امروز اجازه انجام تحقیق در رابطه با ریشههای شکست را نمیدهند، همچنان واقعیتهای ما را به وجود میآورند در حالی بقایای این اعتقاد در ذهن و فکر آنها همچنان رسوب دارد.
امروز این توهم در آنها به وجود آمده است که وعده بهبود شرایط مادی مردم غزه را متقاعد به مهاجرت از این منطقه یا انتقال به اردوگاهها خواهد کرد و تامین بستههای غذایی نگاه آنها را به جهان تغییر خواهد داد.
در بخش دیگری از این یادداشت به صراحت اعتراف میشود، آنچه که در حال انجام است، اجرای شدن یکی از طرحهای تلمودی برای رسیدن شرایط رستگاری است.
نویسنده در اینباره آورده است: وقت آن رسیده که نقابها را برداریم: ایده موجود در واقع یک استراتژی سیستماتیک نیست، بلکه در درجه اول بیان جهانبینیها و باورهایی در مورد پیشبرد رستگاری از طریق کنترل بر کل سرزمین اسرائیل است.
در کنار آن تصور نمیشود که اکثریت جامعه اسرائیل هم از تحقق چنین اهدافی حمایت کرده یا حتی آن را درک کند.
بخشی از این امر هم به تلاش کابینه اسرائیل برای عدم تقدیم شرحی مفصل و با جزئیات برای تبعات کنترل کامل نوار غزه مربوط میشود.
به طور مثال باید 2 میلیون فلسطینی دشمن را در منطقهای ویران شده کنترل کرد، شرایطی مشابه شرایطی که در لبنان یا عراق به وجود آمده بود، رقم خواهد خورد، در حالی که جنگهای پارتیزانی هم در منطقه ادامه یافته و نیازمند حضور تعداد زیادی از نیروها در بلند مدت باشد، به طور حتم این حضور همراه با تلفات هم خواهد بود در کنار آن چنین شرایطی سازش با کشورهای عربی را به یک رؤیا تبدیل و روابط با کشورهایی همچون مصر را هم به بحران زده میکند.
مایکل میلیشتاین رئیس بخش پژوهشهای فلسطینی مرکز دایان دانشگاه تل آویو که نویسنده این یادداشت است در پایان آن توصیه میکند، حتی اگر جنگ غزه با توافق به پایان برسد، البته به همین شکل آن هم اسرائیل هزینه سنگینی در پایان جنگ و عقب نشینی از اکثر مناطق نوار غزه پرداخت میکنیم، بسیار حایز اهمیت است که مشکل داخلی اسرائیل هم مورد بررسی قرار بگیرد، این کار باید انجام شود نه آنکه پنهان و غرق گردد، هدف باید بررسی عمیق مسئله فلسطین باشد که در واقع بیانگر تقابل نظراتی عمیق در رابطه با چهره اسرائیل در ابعاد مختلف جغرافیایی، آینده نگرانه، ایدئولوژیکی، فرهنگی و ارزشی است، اسرائیل قبل از 7 اکتبر از پرداختن به این امر فرار کرد و در پایان هم به شکل فاجعه بار و غافلگیر کنندهای بر آن آور شد.
منبع؛ تسنیم
نظر شما